Tuesday, December 30, 2014

پگاه


در امتداد شرقی یک لحظه دیدمت
در بارگاه قدسی یک خنده دیدمت
چون ابر های سرخ و سیاه دم طلوع
در خط نور گمشده در دور دیدمت
تو آخرین تولد یک خانه بوده ای
من اولین بهانه ی یک خانه دیدمت
چون جلوه ای ز نور نگاهت مرا فشرد
اندر میانه ی دلم و عقل دیدمت
دیری نداشت فرصت دیدار ما ولی
با چشم بسته نیز کماکان بديدمت