مرد موقع برگشتن به اتاق خواب گفت : "مواظب باش عزيزم، اسلحه پره"
زن که به پشتی تکيه داده بود گفت: "اين رو برای زنت گرفته ای؟"
"نه، خيلی خطرناکه، می خواهم يک حرفه ای استخدام کنم."
"من چطورم؟"
مرد پوزخندی زد: "با مزه است، اما کدام احمقی برای آدم کشتن يک زن استخدام می کند؟"
زن لب هايش را مرطوب کرد، لوله اسلحه را به طرف مرد گرفت
زن که به پشتی تکيه داده بود گفت: "اين رو برای زنت گرفته ای؟"
"نه، خيلی خطرناکه، می خواهم يک حرفه ای استخدام کنم."
"من چطورم؟"
مرد پوزخندی زد: "با مزه است، اما کدام احمقی برای آدم کشتن يک زن استخدام می کند؟"
زن لب هايش را مرطوب کرد، لوله اسلحه را به طرف مرد گرفت
.
.
زن تو